پاسخ به : سوالات قرآن برای ترویج و نشر فرهنگ کتاب آسمانی 52
خواهر و برادر مسلمانم با تفكر و تعقل و تدبر در آيات قرآن حكيم بفرماييد
چنانچه حكم قصاص كشتن و معدوم كردن قاتل و يا قاتلين است چگونه خداوند مي فرمايند كه در قصاص براي شما زندگي و حيات است
وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاْ أُولِيْ الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ [البقرة : 179] و برای شما در قصاص زندگی است ای صاحبان خرد شاید شما حدود خدا را رعایت کنید ﴿۱۷۹﴾
جواب : ابتدا بايد بدانيم كه نفس انسان فارغ از نوع جنسيت و نژاد و اعتقادات در قرآن اهميت بسياري دارد و براي آن حرمت زيادي از جانب خداوند قائل گرديده يعني فرق نمي كند فرد زن يا مرد باشد و يا مومن و يا كافر باشد و يا مليت او چه باشد در كتاب خدا جان او ارزشمند است و بايد محترم شمرده شود و كسي بدون دليل موجهي كه خدا تعيين ميكند حق گرفتن جان كسي را ندارد حتي اگر كافر و يا مرتد باشد و براي همين قران بعد از داستان كشته شدن يكي از فرزندان آدم بدست ديگري در سوره ي مائده ميفرمايد :
مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً وَلَقَدْ جَاءتْهُمْ رُسُلُنَا بِالبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيراً مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِكَ فِي الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ [المائدة : 32]
قصاص (تلافي و انتقام) از زمانهاي بسيار كهن ميان انسانها وجود داشته و انسانها به آن باور داشتند در زمان جاهليت آتش انتقام از قتل يك نفر دامان بيگناهان را نيز ميگرفت تعصبات و برتري جويي هاي نژادي جان انسانهاي بسياري را با مرگ مواجه ميكرد بعنوان مثال : اگرفردي از قبيله ي A فردي از قبيله ي B را به قتل ميرساند قبيله ي B بدليل احساس برتري جويي كه نسبت به قبيله ي A داشتند هم قسم مي شدند تا دودمان قاتل را بر باد دهند و تمام خانواده و خاندان او را مستحق مرگ ميدانستند و سالخورده و كودك و زن و غيره فرقي نمي كرد و براي مرگ يك نفر جنگهايي در مي گرفت كه قربانيان آنها بي گناهاني بودند كه اصلآ ارتباتي با قتل نداشتند قرآن براي جلوگيري از قتل انسالنهاي بي گناه بر اساس تعصبات جاهلي مومنان را از اين گونه وحشي گريها باز ميدارد اينگونه تجاوزات قبيله اي هم اكنون نيز در جهان مشاهده ميشود بخصوص ميان قبايل كشور هاي افريقايي رواج دارد كه ميتوان به در گيري هاي قبيله ي هوتو و توتسي اشاره كرد كه در جریان نسل‌کشی سال ۱۹۹۴ روآندا که از آن تحت عنوان تاریک‌ترین فاجعه انسانی نیم‌سده گذشته یاد می‌شود، علاوه بر کشته‌شدن ۸۰۰ هزار مرد، زن و کودک، به ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار زن تجاوز جنسی شد قران به مومنان مي گويد چنانچه قصد تلافي دارند ابتدا صبور باشند و از حدود خداوند تجاوز ننمايند
وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرينَ [النحل : 126]
و ميگويد قاتل هر كس است او را مجازات كنند و به ديگران آسيبي نرسانند زيرا بر خلاف قوم گرايي و برتري جويي هاي نژادي جاهلانه ميگفتند مقتول ما يك ارباب زاده بوده و بايد هزاران تن را هلاك كنيم تا خون سرورمان را تلافي كنيم و اگر قاتل يك برده بود و يا زن بود بدليل حماقتهاي جاهلي مي گفتند كه جان آنها بي ارزش است و ما در مقابل خونخواهي آنها با يد تعداد بيشتر ي را بكشيم تا خون مقتول ما تلافي شود و اگر قاتل اربابي بود حاضر بود كه در مقابل قتلي كه انجام داده تعداد زيادي از برده هاي خود را بجاي خود به قصاص دهد تا آنها كشته شوند و از خون ارباب گذشت شود ، قرآن اين گونه باورها و توهمات بي اساس را رد ميكند و مي گويد : كه چنانچه قصد مجازات داريد فقط قاتل را مجازات كنيد اما عفو را نيز در اين مجازات قرار داده
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ [البقرة : 178]
قصاص حكم خداست براي جلوگير از انقراض نسل بشر
تصور كنيد كه در جامعه اي قاتلين در امنيت باشند كه پس از كشتن انسانها جانشان حفظ ميشود چه اتفاقي مي افتد ؟ آيا كسي امنيت جاني در چنين اجتماعي را دارد ؟ اگر شما قاضي دادگاهي باشيد كه قاتلي را برايتان بياورند كه يك و يا 5 قتل انجام داده و شما تشخيص ميدهيد كه اين فرد بازهم مرتكب قتلهاي بعدي خواهد شد چه مي كنيد ؟ او در زندان نيز براي زندانيان ديگر خطر ناك است بهترين تصميمي كه مي گيريد چيست ؟ خداوند در اين گونه مواقع راه را بدرستي نشان ميدهد حذف يك نفرمجرم قاتل براي بقاي ديگران بقاي نسل بشر با كشتن قاتلين ميسر ميگردد و اين مفهوم حيات در قصاص است اما درخواست قصاص در اسلام بر عهده ي قاضي نيست و حق خانواده ي مقتول است كه تلافي و مجازات كنند و يا تصدق كنند و ببخشند چند وقت پيش در ايران پسري بصورت دختري به نام آمنه اسيد پاشيد و او را از دو چشم نابينا كرد و حكومت ايران به درخواست آمنه براي قصاص دو چشم پسر اسيد پاش اعتنا نكرد و آمنه را مجبور به دادن رضايت كرد زيرا با توجه به نقض مكرر كنوانسيونهاي حقوق بشر از سوي رژيم بليل اعدام و شكنجه و عدم آزادي در ايران رژيم از وجهه ي بين المللي خود ترسيد و با تهديد و تطميع آمنه حكم قصاص را اجرا نكرد و بفاصله ي چند هفته پس از اين موضوع چندين واقعه ي اسيد پاشي از سوي مجرمان بدليل عدم لياقت و ناكار آمد بودن دستگاه قضايي در مقابل درخواست قصاص از سوي آمنه در ايران بوقوع پيوست مادر و دختري مورد اسيد پاشي قرار گرفته و مادر مرد و دخترش با صورتي سوخته در بيمارستان بستري شد و دو خواهر مورد اسيد پاشي قرار گرفتند و.............. هنوز هم ادامه دارد و برخي از خانمها در ايران همين الان روابط خود را بر پايه ي ترس از اسيد پاشي و خشونت و تهديد به اسيد پاشي با مردان تنظيم ميكنند زيرا عاقبت پرونده ي آمنه را ديدند كه چگونه قوه ي قضائيه ايران باورهاي زن ستيزانه اش را اجرا كرد و حق آمنه را ضايع كرد و بر خلاف ادعاي اسلامي بودنش به دستور خدا توجه نكرد و عاقبت آنست كه مي بينيم گرگهاي اسيد پاش هار تر شده و با تهديد به بسياري از خواسته هايشان ميرسند
وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ [المائدة : 45]
قران با اينكه ماه هاي حرام را حرمتهايي براي قصاص قرار داده اما بروشني دستور ميدهد اگر حتي در ماه هاي حرام مورد تجاوز و تعدي قرار گرفتيد با تعدي و تجاوز كننده گان مانند خودشان برخورد كنيد اما مراقب باشيد كه از حدود خدا تجاوز ننماييد
الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ [البقرة : 194]
با توجه به آيات فوق كاملآ روشن است كه منظور و مقصود قران چيست كه ميگويد در قصاص براي شما زندگي وجود دارد زندگي در امنيت جاني با از بين بردن خشونت قاتلين و جانياني كه قربانيان را معيوب و معلول ميكنند و اين حق آنهاست كه قرباني را ببخشند و يا مجازات كنند كسي كه بينايي و زيبايي او را در يك لحظه از او ميگيرد براي او بد تر از مرگ را رقم زده زيرا او را تا ابد در سياه چالي محبوس كرده كه ديگر هرگز روي خورشيد و روز را نمي بيند و هميشه برايش شب است اگر كسي اين بلا را سر تو و يا خانواده ات مي آورد چه مي كردي؟
وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاْ أُولِيْ الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ [البقرة : 179] و برای شما در قصاص زندگی است ای صاحبان خرد شاید شما حدود خدا را رعایت کنید ﴿۱۷۹﴾
خواهر و برادر مسلمانم با تفكر و تعقل و تدبر در آيات قرآن حكيم بفرماييد
چنانچه حكم قصاص كشتن و معدوم كردن قاتل و يا قاتلين است چگونه خداوند مي فرمايند كه در قصاص براي شما زندگي و حيات است
وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاْ أُولِيْ الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ [البقرة : 179] و برای شما در قصاص زندگی است ای صاحبان خرد شاید شما حدود خدا را رعایت کنید ﴿۱۷۹﴾
جواب : ابتدا بايد بدانيم كه نفس انسان فارغ از نوع جنسيت و نژاد و اعتقادات در قرآن اهميت بسياري دارد و براي آن حرمت زيادي از جانب خداوند قائل گرديده يعني فرق نمي كند فرد زن يا مرد باشد و يا مومن و يا كافر باشد و يا مليت او چه باشد در كتاب خدا جان او ارزشمند است و بايد محترم شمرده شود و كسي بدون دليل موجهي كه خدا تعيين ميكند حق گرفتن جان كسي را ندارد حتي اگر كافر و يا مرتد باشد و براي همين قران بعد از داستان كشته شدن يكي از فرزندان آدم بدست ديگري در سوره ي مائده ميفرمايد :
مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً وَلَقَدْ جَاءتْهُمْ رُسُلُنَا بِالبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيراً مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِكَ فِي الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ [المائدة : 32]
قصاص (تلافي و انتقام) از زمانهاي بسيار كهن ميان انسانها وجود داشته و انسانها به آن باور داشتند در زمان جاهليت آتش انتقام از قتل يك نفر دامان بيگناهان را نيز ميگرفت تعصبات و برتري جويي هاي نژادي جان انسانهاي بسياري را با مرگ مواجه ميكرد بعنوان مثال : اگرفردي از قبيله ي A فردي از قبيله ي B را به قتل ميرساند قبيله ي B بدليل احساس برتري جويي كه نسبت به قبيله ي A داشتند هم قسم مي شدند تا دودمان قاتل را بر باد دهند و تمام خانواده و خاندان او را مستحق مرگ ميدانستند و سالخورده و كودك و زن و غيره فرقي نمي كرد و براي مرگ يك نفر جنگهايي در مي گرفت كه قربانيان آنها بي گناهاني بودند كه اصلآ ارتباتي با قتل نداشتند قرآن براي جلوگيري از قتل انسالنهاي بي گناه بر اساس تعصبات جاهلي مومنان را از اين گونه وحشي گريها باز ميدارد اينگونه تجاوزات قبيله اي هم اكنون نيز در جهان مشاهده ميشود بخصوص ميان قبايل كشور هاي افريقايي رواج دارد كه ميتوان به در گيري هاي قبيله ي هوتو و توتسي اشاره كرد كه در جریان نسل‌کشی سال ۱۹۹۴ روآندا که از آن تحت عنوان تاریک‌ترین فاجعه انسانی نیم‌سده گذشته یاد می‌شود، علاوه بر کشته‌شدن ۸۰۰ هزار مرد، زن و کودک، به ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار زن تجاوز جنسی شد قران به مومنان مي گويد چنانچه قصد تلافي دارند ابتدا صبور باشند و از حدود خداوند تجاوز ننمايند
وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرينَ [النحل : 126]
و ميگويد قاتل هر كس است او را مجازات كنند و به ديگران آسيبي نرسانند زيرا بر خلاف قوم گرايي و برتري جويي هاي نژادي جاهلانه ميگفتند مقتول ما يك ارباب زاده بوده و بايد هزاران تن را هلاك كنيم تا خون سرورمان را تلافي كنيم و اگر قاتل يك برده بود و يا زن بود بدليل حماقتهاي جاهلي مي گفتند كه جان آنها بي ارزش است و ما در مقابل خونخواهي آنها با يد تعداد بيشتر ي را بكشيم تا خون مقتول ما تلافي شود و اگر قاتل اربابي بود حاضر بود كه در مقابل قتلي كه انجام داده تعداد زيادي از برده هاي خود را بجاي خود به قصاص دهد تا آنها كشته شوند و از خون ارباب گذشت شود ، قرآن اين گونه باورها و توهمات بي اساس را رد ميكند و مي گويد : كه چنانچه قصد مجازات داريد فقط قاتل را مجازات كنيد اما عفو را نيز در اين مجازات قرار داده
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ [البقرة : 178]
قصاص حكم خداست براي جلوگير از انقراض نسل بشر
تصور كنيد كه در جامعه اي قاتلين در امنيت باشند كه پس از كشتن انسانها جانشان حفظ ميشود چه اتفاقي مي افتد ؟ آيا كسي امنيت جاني در چنين اجتماعي را دارد ؟ اگر شما قاضي دادگاهي باشيد كه قاتلي را برايتان بياورند كه يك و يا 5 قتل انجام داده و شما تشخيص ميدهيد كه اين فرد بازهم مرتكب قتلهاي بعدي خواهد شد چه مي كنيد ؟ او در زندان نيز براي زندانيان ديگر خطر ناك است بهترين تصميمي كه مي گيريد چيست ؟ خداوند در اين گونه مواقع راه را بدرستي نشان ميدهد حذف يك نفرمجرم قاتل براي بقاي ديگران بقاي نسل بشر با كشتن قاتلين ميسر ميگردد و اين مفهوم حيات در قصاص است اما درخواست قصاص در اسلام بر عهده ي قاضي نيست و حق خانواده ي مقتول است كه تلافي و مجازات كنند و يا تصدق كنند و ببخشند چند وقت پيش در ايران پسري بصورت دختري به نام آمنه اسيد پاشيد و او را از دو چشم نابينا كرد و حكومت ايران به درخواست آمنه براي قصاص دو چشم پسر اسيد پاش اعتنا نكرد و آمنه را مجبور به دادن رضايت كرد زيرا با توجه به نقض مكرر كنوانسيونهاي حقوق بشر از سوي رژيم بليل اعدام و شكنجه و عدم آزادي در ايران رژيم از وجهه ي بين المللي خود ترسيد و با تهديد و تطميع آمنه حكم قصاص را اجرا نكرد و بفاصله ي چند هفته پس از اين موضوع چندين واقعه ي اسيد پاشي از سوي مجرمان بدليل عدم لياقت و ناكار آمد بودن دستگاه قضايي در مقابل درخواست قصاص از سوي آمنه در ايران بوقوع پيوست مادر و دختري مورد اسيد پاشي قرار گرفته و مادر مرد و دخترش با صورتي سوخته در بيمارستان بستري شد و دو خواهر مورد اسيد پاشي قرار گرفتند و.............. هنوز هم ادامه دارد و برخي از خانمها در ايران همين الان روابط خود را بر پايه ي ترس از اسيد پاشي و خشونت و تهديد به اسيد پاشي با مردان تنظيم ميكنند زيرا عاقبت پرونده ي آمنه را ديدند كه چگونه قوه ي قضائيه ايران باورهاي زن ستيزانه اش را اجرا كرد و حق آمنه را ضايع كرد و بر خلاف ادعاي اسلامي بودنش به دستور خدا توجه نكرد و عاقبت آنست كه مي بينيم گرگهاي اسيد پاش هار تر شده و با تهديد به بسياري از خواسته هايشان ميرسند
وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ [المائدة : 45]
قران با اينكه ماه هاي حرام را حرمتهايي براي قصاص قرار داده اما بروشني دستور ميدهد اگر حتي در ماه هاي حرام مورد تجاوز و تعدي قرار گرفتيد با تعدي و تجاوز كننده گان مانند خودشان برخورد كنيد اما مراقب باشيد كه از حدود خدا تجاوز ننماييد
الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ [البقرة : 194]
با توجه به آيات فوق كاملآ روشن است كه منظور و مقصود قران چيست كه ميگويد در قصاص براي شما زندگي وجود دارد زندگي در امنيت جاني با از بين بردن خشونت قاتلين و جانياني كه قربانيان را معيوب و معلول ميكنند و اين حق آنهاست كه قرباني را ببخشند و يا مجازات كنند كسي كه بينايي و زيبايي او را در يك لحظه از او ميگيرد براي او بد تر از مرگ را رقم زده زيرا او را تا ابد در سياه چالي محبوس كرده كه ديگر هرگز روي خورشيد و روز را نمي بيند و هميشه برايش شب است اگر كسي اين بلا را سر تو و يا خانواده ات مي آورد چه مي كردي؟
وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاْ أُولِيْ الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ [البقرة : 179] و برای شما در قصاص زندگی است ای صاحبان خرد شاید شما حدود خدا را رعایت کنید ﴿۱۷۹﴾
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر