پاسخ به : سوالات قرآن برای ترویج و نشر فرهنگ کتاب آسمانی 64
خواهران و برادران خردمند و مومن لطفاٌ با تد بر و تفكر در آيات خداوند و با توجه به مستندات تاريخي و باستاني بفرمایید
آیا آنگونه که ادعا میشود کوروش هخامنشی میتواند ذوالقرنین باشد ؟
وَيَسْأَلُونَكَ عَن ذِي الْقَرْنَيْنِ قُلْ سَأَتْلُو عَلَيْكُم مِّنْهُ ذِكْراً [الكهف : 83]
خواهران و برادران خردمند و مومن لطفاٌ با تد بر و تفكر در آيات خداوند و با توجه به مستندات تاريخي و باستاني بفرمایید
آیا آنگونه که ادعا میشود کوروش هخامنشی میتواند ذوالقرنین باشد ؟
وَيَسْأَلُونَكَ عَن ذِي الْقَرْنَيْنِ قُلْ سَأَتْلُو عَلَيْكُم مِّنْهُ ذِكْراً [الكهف : 83]
جواب : بنابر دلایل قوی باستانشناسی کوروش هرگز نمیتواند ذو اقرنین باشد
بر خلاف دیدگاه های غلط و نادرستی که کوروش را همان ذوالقرنین میدانند که نامش در قرآن ذکر شده باید در نظر داشت که ذوالقرنین در قرآن فردی مومنی خدا پرست است اما یافته ها وآثار کشف شده ی تاریخی باستانی بخصوص دو تکه از پازل های منشور کوروش که اخیرآ کشف گردیده ما را متوجه میکند که کوروش به خدایان باور داشته و یکتا پرست نبوده و خدایی بنام بعل را باور داشته که نام این بت مشرکین در قران نیز آمده در زیر قسمتی از باورهایی که در منشور آمده و بر خلاف دعوت انبیاء و قران است را برایتان مینویسم تا مقایسه کنید
أَتَدْعُونَ بَعْلاً وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ [الصافات : 125] آیا بتی به نام بعل را میخوانید و نیکو ترین خلق کننده ها را رها میکنید ؟
35- در برابر بعِل و نَبو برایم خواستار عمر طولانی باشند. بشود كه شفاعت مرا کنند و به خدای من مَردوك بگویند: «كورش، پادشاهی كه از تو میترسد و پسرش كمبوجیه».
36- بتوانند … خداییاشان … من همه آنان (خدایان) را در خانهای امن مستقر کردم.
7- او (نبونید) مانع مراسم قربانی میشد … در معابد برقرار کرد. او «مَــردوك» ‹اَمَـر- اوتو› شاه خدایان را نمیپرستید.
25- من شهر بابل و معابد مقدسش را سعادتمند کردم. برای اهالی بابل … برخلاف خواست خدایان یوغی نا درخور آورده بود،
32- دوباره مجسمههای خدایانشان را بازگرداندم. همه آن خدایان را گرد آوردم و در منزلهای ابدی مستقر کردم.
34- بشود خدایانی كه آنان را به جایگاههای مقدس نخستینشان بازگرداندم، هر روز برای من دعا کنند،
با اینکه کورش زرتشتی نبوده و در زمان او ظاهراً دین زرتشتی وجود نداشته، اما او برخلاف زرتشتیان تا حدودی باور کهن و مبتنی بر تکثر دینی مردمان ایران و شرق باستان را رعایت میکرده است. هر چند که در سطر هفتم منشور آشکارا نبونید به این دلیل مستحق تنبیه دانسته میشود که «مردوک، شاه خدایان را نمیپرستید». موبدان زرتشتی عصر ساسانی با سختگیری و خشونتهای بیشمار و اعمال سلیقههای شخصی در تحریف آیین زرتشت، به این دستاورد با ارزش فرهنگ ایران آسیب زدند.
33- و همچنین پیكره خدایان سومر و اَكد را كه نبونید بدون واهمه از خشم خدای خدایان به بابل آورده بود؛ به فرمان مَردوك و برای خوشنودیاشان به معابد خود بازگرداندم.
کوروش باج گیر
29- از همه چهار گوشه جهان، از «دریای بالا» تا «دریای پایین» (دریای مدیترانه تا خلیج فارس)، همه آنان که در شهرها زندگی میکنند، همه پادشاهان «آموری» ‹اَ- مور- ری- ای› که در چادر زندگی میکنند،
30- برای من باج سنگین آوردند. در بابل در جلوی پای من به زمین افتادند و بر پاهای من بوسه زدند. از بابل، از «آشور» ‹اَش- شور›، «شوش» ‹شو- شَن›.
تعیین قوانین برای بردگی و موجه کردن رباخواری بر اساس تحریفات قوم یهود
بر خلاف تبلیغات قوم یهود که ربا خواری را در جهان موجه کردند کوروش قوانینی وضع کرد تا به ربا خواران کمک کند تا برای مقروضین خود که توان پرداخت بدهی هایشان را نداشتند سوء استفاده های جنسی از آنها مجاز شمرده شود
در منشور کورش اشارهای به لغو بردهداری نشده است. و الواح پیدا شده در بابل عکس آنرا به اثبات میرساند. به موجب یکی از این الواح، یعنی لوحه شماره ۲۵۲ از سال هشتم پادشاهی کورش در بابل، دختری به نام تابموتو به دلیل اینکه پدرش به مؤسسه مالی یا رباخانه اگیبی بدهی داشت، به گرو گرفته شد تا زمانی که پدرش بدهی خود را تسویه کند. دخترانی که به گرو گرفته میشدند، برای بهرهکشی جنسی اجاره داده میشدند تا خسارت تأخیر را جبران کنند.
Beitrage zur Assyriologie und Semitischen Sprachwissenschaft, Dritter band, heft 3, Leipzig, 1897.
(((در ترجمه اصلی بسیاری از جعلیات و موارد نادرستی که برخی باستان گرایان تحت عنوان منشور کوروش منتشر می کنند، وجود ندارد و ثابت می کند مفاهیمی «نظیر آزادی ادیان»، «نسخ برده داری»، «آزادی بیان و انتقاد از حاکم» و ده ها مورد دیگر در منشور کوروش اشاره نشده و حتی نام اهورامزدا هم در آن وجود ندارد)))
اشرف پهلوی در سال ۱۳۴۸ هجری شمسی، ضمن دعوت از تعدادی حقوقدان و برگزاری مراسمی در مشهد مادرسلیمان (پاسارگاد احتمالی)، از منشور کورش با عنوان «منشور آزادی» و «نخستین منشور جهانی حقوق بشر» یاد کرد و ترتیبی داد تا نام کورش به عنوان «نخستین بنیادگذار حقوق بشر جهان» بر سر زبانها بیفتد.
در حالیکه چنین ادعایی نمیتوانست درست باشد و محتوای منشور کورش ارتباط و شباهتی با مفهوم امروزی یا دیروزی حقوق بشر ندارد.
اشرف پهلوی در سال ۱۳۴۷ (۱۹۶۸ میلادی) رئیس بیست و ششمین نشست کمیسیون حقوق بشر، و در سال ۱۳۴۹ (۱۹۷۰ میلادی) رئیس کنفرانس بینالملی حقوق بشر بوده است.
ترجمه موزه بریتانیا از منشور کوروش به زبان فارسی: http://www.britishmuseum.org/…/cyrus_cylinder_translation_p…
ترجمه ی مرادی غیاث آبادی
آقای مرادی غیاث آبادی در سایت خود تک تک کلمات منشور کوروش را آورده و ترجمه آن را کنارش نوشته است. آن جملات دل نشین و فریبنده که به منشور نسبت می دهند، در هیچ کجای آن نیامده است. http://ghiasabadi.com/manshur-02.html
منم كورش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابل، شاه سومر و اكد، شاه چهار گوشه جهان.
من با لذت و شادی بر تخت پادشاهان بابل نشستم. آنگاه مردوک خدای بزرگ، قلب بابلیان را متوجه جبروت من کرد. چون من هر روز به خدمت او میرفتم (به نزد مجسمه مردوک).
همه شاهانی كه بر اورنگ پادشاهی نشستهاند، از همه چهار گوشه جهان، از دریای بالا تا دریای پایین، همه آنان که در شهرها زندگی میکنند، همه پادشاهان آموری که در چادر زندگی میکنند، برای من باج سنگین آوردند. در بابل در جلوی پای من به زمین افتادند و بر پاهای من بوسه زدند.
من خانههای خدایانی که به حال خود رها شده بودند، دوباره مجسمههای خدایانشان را بازگرداندم. همه آن خدایان را گرد آوردم و در منزلهای ابدی مستقر کردم. و همچنین پیکره خدایان سومر و اَکد را که نبونید بدون واهمه از خشم خدای خدایان به بابل آورده بود؛ به فرمان مَردوک و برای خوشنودیاشان به معابد خود بازگرداندم.
بشود خدایانی که آنان را به جایگاههای مقدس نخستینشان بازگرداندم، هر روز برای من دعا کنند. در برابر بِعل و نَبو برایم خواستار عمر طولانی باشند. بشود که شفاعت مرا کنند و به خدای من مَردوک بگویند: «کورش، پادشاهی که از تو میترسد و پسرش کمبوجیه».
در اینجا ترجمه ی کامل منشور کوروش را به ترجمه ی دکتر رضا مرادی غیاث آبادی را برای اهل تحقیق میگذارم http://ghiasabadi.com/manshur-02.html
بر خلاف دیدگاه های غلط و نادرستی که کوروش را همان ذوالقرنین میدانند که نامش در قرآن ذکر شده باید در نظر داشت که ذوالقرنین در قرآن فردی مومنی خدا پرست است اما یافته ها وآثار کشف شده ی تاریخی باستانی بخصوص دو تکه از پازل های منشور کوروش که اخیرآ کشف گردیده ما را متوجه میکند که کوروش به خدایان باور داشته و یکتا پرست نبوده و خدایی بنام بعل را باور داشته که نام این بت مشرکین در قران نیز آمده در زیر قسمتی از باورهایی که در منشور آمده و بر خلاف دعوت انبیاء و قران است را برایتان مینویسم تا مقایسه کنید
أَتَدْعُونَ بَعْلاً وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ [الصافات : 125] آیا بتی به نام بعل را میخوانید و نیکو ترین خلق کننده ها را رها میکنید ؟
35- در برابر بعِل و نَبو برایم خواستار عمر طولانی باشند. بشود كه شفاعت مرا کنند و به خدای من مَردوك بگویند: «كورش، پادشاهی كه از تو میترسد و پسرش كمبوجیه».
36- بتوانند … خداییاشان … من همه آنان (خدایان) را در خانهای امن مستقر کردم.
7- او (نبونید) مانع مراسم قربانی میشد … در معابد برقرار کرد. او «مَــردوك» ‹اَمَـر- اوتو› شاه خدایان را نمیپرستید.
25- من شهر بابل و معابد مقدسش را سعادتمند کردم. برای اهالی بابل … برخلاف خواست خدایان یوغی نا درخور آورده بود،
32- دوباره مجسمههای خدایانشان را بازگرداندم. همه آن خدایان را گرد آوردم و در منزلهای ابدی مستقر کردم.
34- بشود خدایانی كه آنان را به جایگاههای مقدس نخستینشان بازگرداندم، هر روز برای من دعا کنند،
با اینکه کورش زرتشتی نبوده و در زمان او ظاهراً دین زرتشتی وجود نداشته، اما او برخلاف زرتشتیان تا حدودی باور کهن و مبتنی بر تکثر دینی مردمان ایران و شرق باستان را رعایت میکرده است. هر چند که در سطر هفتم منشور آشکارا نبونید به این دلیل مستحق تنبیه دانسته میشود که «مردوک، شاه خدایان را نمیپرستید». موبدان زرتشتی عصر ساسانی با سختگیری و خشونتهای بیشمار و اعمال سلیقههای شخصی در تحریف آیین زرتشت، به این دستاورد با ارزش فرهنگ ایران آسیب زدند.
33- و همچنین پیكره خدایان سومر و اَكد را كه نبونید بدون واهمه از خشم خدای خدایان به بابل آورده بود؛ به فرمان مَردوك و برای خوشنودیاشان به معابد خود بازگرداندم.
کوروش باج گیر
29- از همه چهار گوشه جهان، از «دریای بالا» تا «دریای پایین» (دریای مدیترانه تا خلیج فارس)، همه آنان که در شهرها زندگی میکنند، همه پادشاهان «آموری» ‹اَ- مور- ری- ای› که در چادر زندگی میکنند،
30- برای من باج سنگین آوردند. در بابل در جلوی پای من به زمین افتادند و بر پاهای من بوسه زدند. از بابل، از «آشور» ‹اَش- شور›، «شوش» ‹شو- شَن›.
تعیین قوانین برای بردگی و موجه کردن رباخواری بر اساس تحریفات قوم یهود
بر خلاف تبلیغات قوم یهود که ربا خواری را در جهان موجه کردند کوروش قوانینی وضع کرد تا به ربا خواران کمک کند تا برای مقروضین خود که توان پرداخت بدهی هایشان را نداشتند سوء استفاده های جنسی از آنها مجاز شمرده شود
در منشور کورش اشارهای به لغو بردهداری نشده است. و الواح پیدا شده در بابل عکس آنرا به اثبات میرساند. به موجب یکی از این الواح، یعنی لوحه شماره ۲۵۲ از سال هشتم پادشاهی کورش در بابل، دختری به نام تابموتو به دلیل اینکه پدرش به مؤسسه مالی یا رباخانه اگیبی بدهی داشت، به گرو گرفته شد تا زمانی که پدرش بدهی خود را تسویه کند. دخترانی که به گرو گرفته میشدند، برای بهرهکشی جنسی اجاره داده میشدند تا خسارت تأخیر را جبران کنند.
Beitrage zur Assyriologie und Semitischen Sprachwissenschaft, Dritter band, heft 3, Leipzig, 1897.
(((در ترجمه اصلی بسیاری از جعلیات و موارد نادرستی که برخی باستان گرایان تحت عنوان منشور کوروش منتشر می کنند، وجود ندارد و ثابت می کند مفاهیمی «نظیر آزادی ادیان»، «نسخ برده داری»، «آزادی بیان و انتقاد از حاکم» و ده ها مورد دیگر در منشور کوروش اشاره نشده و حتی نام اهورامزدا هم در آن وجود ندارد)))
اشرف پهلوی در سال ۱۳۴۸ هجری شمسی، ضمن دعوت از تعدادی حقوقدان و برگزاری مراسمی در مشهد مادرسلیمان (پاسارگاد احتمالی)، از منشور کورش با عنوان «منشور آزادی» و «نخستین منشور جهانی حقوق بشر» یاد کرد و ترتیبی داد تا نام کورش به عنوان «نخستین بنیادگذار حقوق بشر جهان» بر سر زبانها بیفتد.
در حالیکه چنین ادعایی نمیتوانست درست باشد و محتوای منشور کورش ارتباط و شباهتی با مفهوم امروزی یا دیروزی حقوق بشر ندارد.
اشرف پهلوی در سال ۱۳۴۷ (۱۹۶۸ میلادی) رئیس بیست و ششمین نشست کمیسیون حقوق بشر، و در سال ۱۳۴۹ (۱۹۷۰ میلادی) رئیس کنفرانس بینالملی حقوق بشر بوده است.
ترجمه موزه بریتانیا از منشور کوروش به زبان فارسی: http://www.britishmuseum.org/…/cyrus_cylinder_translation_p…
ترجمه ی مرادی غیاث آبادی
آقای مرادی غیاث آبادی در سایت خود تک تک کلمات منشور کوروش را آورده و ترجمه آن را کنارش نوشته است. آن جملات دل نشین و فریبنده که به منشور نسبت می دهند، در هیچ کجای آن نیامده است. http://ghiasabadi.com/manshur-02.html
منم كورش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابل، شاه سومر و اكد، شاه چهار گوشه جهان.
من با لذت و شادی بر تخت پادشاهان بابل نشستم. آنگاه مردوک خدای بزرگ، قلب بابلیان را متوجه جبروت من کرد. چون من هر روز به خدمت او میرفتم (به نزد مجسمه مردوک).
همه شاهانی كه بر اورنگ پادشاهی نشستهاند، از همه چهار گوشه جهان، از دریای بالا تا دریای پایین، همه آنان که در شهرها زندگی میکنند، همه پادشاهان آموری که در چادر زندگی میکنند، برای من باج سنگین آوردند. در بابل در جلوی پای من به زمین افتادند و بر پاهای من بوسه زدند.
من خانههای خدایانی که به حال خود رها شده بودند، دوباره مجسمههای خدایانشان را بازگرداندم. همه آن خدایان را گرد آوردم و در منزلهای ابدی مستقر کردم. و همچنین پیکره خدایان سومر و اَکد را که نبونید بدون واهمه از خشم خدای خدایان به بابل آورده بود؛ به فرمان مَردوک و برای خوشنودیاشان به معابد خود بازگرداندم.
بشود خدایانی که آنان را به جایگاههای مقدس نخستینشان بازگرداندم، هر روز برای من دعا کنند. در برابر بِعل و نَبو برایم خواستار عمر طولانی باشند. بشود که شفاعت مرا کنند و به خدای من مَردوک بگویند: «کورش، پادشاهی که از تو میترسد و پسرش کمبوجیه».
در اینجا ترجمه ی کامل منشور کوروش را به ترجمه ی دکتر رضا مرادی غیاث آبادی را برای اهل تحقیق میگذارم http://ghiasabadi.com/manshur-02.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر