۱۳۹۲ آبان ۳۰, پنجشنبه

2 - سال در قرآن شمسی و یا قمریست ؟


پاسخ به : سوالات قرآن برای ترویج و نشر فرهنگ کتاب آسمانی 2
خردمندان مومن با تدبر و تفکر آیات کتاب حکیم بفرمایید
آیا سالی که قرآن ذکر میکند سال شمسی و یا قمری است و مقصود از ماه چیست ؟ ماه شمسی و یا قمریست ؟
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْاْ الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَـكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ [البقرة : 189] از تو در باره ی هلال های ماه میپرسند بگو آن اوقاتی است برای انسانها و برای حج و خوب نیست که به خانه ها از پشت آنها درآیید و لیکن خوب کسیست که حدود خدا را رعایت می کند و به خانه ها از درب هایش درآیید و حدود خدا را رعایت کنید شاید رستگار شوید ﴿
۱۸۹
جواب :
وقتی قران سخن از ماه می کند حتمآ سال قمری را بیان می کند و وقتی سخن از فصل است مقصود قرآن سال شمسی است
طبیعی است وقتی قرآن از یک ماه سخن میگوید منظورش یکبار کامل گردش ماه بدور زمین است یعنی از زمانی که هلال ماه در آسمان پدیدار میشود تا زمانی که دیگر محو میشود و تا پدیدار شدن دوباره اش را یک ماه مینامیم
محاسبات بر مبنای حرکت ماه بدور زمین که ما آن را یک ماه میشناسیم
وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ [البقرة : 234]
و کسانی که از شما میمیرند و همسرانی را تنها می گذارند خود آن زنان چهار ماه و ده روز انتظار کشند سپس هر وقت به سر آمد خویش رسیدند پس گناهی بر شما نیست در آنچه که آن زنان در باره خودشان به نیکی بکنند و خدا به آنچه میکنید آگاه است 234
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ [البقرة : 185]
ماه رمضان که در آن قرآن نازل شد هدایتی است برای مردم و روشنگریهایی از هدایت و جدا کننده ی حق و باطل است پس هر کس از شما که (در شهر خود) حضور دارد ماه را روزه بدارد و آنکس که مریض باشد یا بر سفر باشد (و نتواند روزه بگیرد )پس (به اندازه ی) تعدادش از روزهای دیگر (روزه بگیرد) خدا برای شما آسانی را می خواهد و برای شما سختی را نمی خواهد و تا کامل کنید تعداد (روزه ها ) را و بزرگ بدارید خدا را بر آنچه هدایت کرد شما را و شاید شما تشکر کنید 185
زمانها در قرآن
روز = یوم ماه = شهر سال = سنه + عام + حول شتاء = زمستان صیف = تابستان ظهرو صبح و شب = لیل نیمه شب = آناء الیل مغرب وعصر سپیده دم = فلق +فجر+شفق مواقع النجوم = موقعیتها و زمانهای ستاره ها و............
نام ماه هایی که در قرآن امده
رمضان و حج
نام روزهای هفته که در قرآن آمده
جمعه = جمعه و شنبه = السبت
نام فصلهایی که در قرآن آمده
تابستان و زمستان
إِيلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاء وَالصَّيْفِ [قريش : 2]دوستی کردن آنها مانند کوچ کردن در زمستان و تابستان است ﴿
۲
نگارش فصول در قران نشان از سال شمسی است و نگارش ماه ها در قران نشان از سال قمریست
شمار سال در قران متفاوت است گاهی با سنه و بعضاٌ عام و گاهی با حول سال را بیان می کند به آیات زیر دقت کنید
أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ يُحْيِـي هَـَذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللّهُ مِئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِئَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى العِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ [البقرة : 259] یا مانند مردی که بر شهری گذر میکرد که در آن خانه ها فرو ریخته بود گفت : خدا آن را چگونه بعد از مرگش زنده میکند و خدا او را یکصد سال میراند سپس او را بر انگیخت . گفت : چه مدت زمان درنگ کردی گفت یک روز یا قسمتی از روز را ماندم گفت بلکه یکصد سال است که مانده ای و به غذایت نگاه کن و به نوشیدنی خود که نگندیده و به خرت نگاه کن و تا تو را آیه ای برای مردم قرار دهیم و به استخوانها نگاه کن که چگونه آن را برجسته می کنیم سپس آن را با گوشتی می پوشانیم پس وقتیکه دلایل برایش روشن شد گفت دانستم که قطعاً خدا بر هر چیزی تواناست ﴿۲۵۹
يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ [السجدة : 5] دستو را از آسمان بسوی زمین تدبیر میکند سپس بسوی او باز میگردد در روزی که مقدار آن هزار سال است از آنچه می شمارید ﴿
۵
وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لاَ تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَهَا لاَ تُضَآرَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلاَ مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالاً عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسْتَرْضِعُواْ أَوْلاَدَكُمْ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُم مَّا آتَيْتُم بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ [البقرة : 233] و مادرانی که فرزندانشان را شیر میدهند دو سال کامل (فرصت دارد) برای هر کس که بخواهد تمام کند شیر دادن را و بر پدر کودک است غذای آنها و پوشاک آنها به نیکی کسی جز به اندازه توانش تکلیف نشود . مادر به خاطر کودکش ضرر نکند ونه پدر به خاطر کودکش و برارث برنده است مانند آن . و اگر آندو جدا کردن از شیردادن خواستند و مشورتی پس گناهی بر آندو نیست و اگر شیردهی فرزندانتان را خواستید پس مشگلی بر شما نیست وقتی آن (شیر دادن به فرزندتان) را قبول کنید به طور معمول (هزینۀ آن را) بدهید و حدود خدا را رعایت کنید و بدانید حتماً خدا به آنچه می کنید بیناست ﴿
۲۳۳
وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجاً وَصِيَّةً لِّأَزْوَاجِهِم مَّتَاعاً إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِي مَا فَعَلْنَ فِيَ أَنفُسِهِنَّ مِن مَّعْرُوفٍ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ [البقرة : 240]و کسانی که از شما می میرند و ازواجی باقی می گذارند وصیت است برای ازواجشان بهره مند شدن تا یک سال بدون اخراج کردن و اگر خودشان خواستند که بروند گناهی بر شما نیست در آنچه با خودشان به طور معمول انجام دهند و خدا عزتمند حکیم است ﴿
۲۴۰
محاسبات بر اساس حرکت زمین بدور خورشید سال شمسی وپدید آمدن فصول
باید بدانیم که نام سال قمری و سال شمسی یک قرار داد بشریست و برای گاه شماری این نامها بر آن نهاده شده اما قرآن بر اساس همین قرار دادهای بشری هم از سال شمسی و هم از سال قمری سخن می گوید . قرآن از ماه های حرام و سال و سال کامل و فصل ها سخن میگوید که برای کشاورزان هنگام درو کردن و کاشت محصول دانستن این زمانها مطلب بسیار مهمی است بعنوان مثال : در تعبیر خواب ملک یوسف میگوید : قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَباً فَمَا حَصَدتُّمْ فَذَرُوهُ فِي سُنبُلِهِ إِلاَّ قَلِيلاً مِّمَّا تَأْكُلُونَ [يوسف : 47]
گفت هفت سال پی در پی زراعت کنید و آنچه را درو می کنید بگذارید تا در خوشه بماند مگر مقدار کمی از ان را که می خورید (بقیه را پس انداز کنید)
هفت سال پی در پی بکارید و ذخیره کنید بدون تردید یوسف در این آیه از سال شمسی سخن می گوید با توجه به اینکه سال قمری هر سال بین 10 تا 11 روز از سال شمسی عقب میماند و در طول هفت سال فصل کشت اگر بر مبنای سال قمری محاسبه گردد حدودا دو ماه و نیم عقب تر از سال شمسی است معقول نیست که یوسف گفته باشد مثلآ به جای اوایل بهار مصریان اوایل زمستان که تقریبآ فصل مناسبی برای کشت نیست دانه بکارند و قطعآ در گفتن اینکه هفت سال پی در پی بکارید و ذخیره کنید منظور یوسف محاسبه ی فصول بر اساس سال شمسی است وبرای مصریان دانستن فصلها که بر اساس سال شمسی محاسبه میگردد ضروری بود و آنها میدانستند که در چه فصلی از سال شمسی باید اقدام به این کار کنند
 . و اگر به آیه ی 49 همین سوره نگاه کنیم شاید فرق بین سنه و عام روشن گردد یعنی زبان قرآن می گوید که یوسف سنه را به سال شمسی بیان می کند و منظورش از عام سال قمریست که از مجموع دوازده ماه قمری حاصل می شود
ثُمَّ يَأْتِي مِن بَعْدِ ذَلِكَ عَامٌ فِيهِ يُغَاثُ النَّاسُ وَفِيهِ يَعْصِرُونَ [يوسف : 49]
سپس بعد از آن سالی می آید که مردم به تنگنا می افتند و باید به مردم کمک شود ﴿
۴۹
مقايسه ىو آیه برای فهم سال شمسی و قمری
به دو آیه که در سوره ی یوسف از زبان یوسف بیان میشود دقت کنید که منظورش در آیه ای سال شمسی و در آیه ای دیگر سال قمریست به دو کلمه ی سنه (سال شمسی) و عام (سال قمری) دقت کنید
قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَباً فَمَا حَصَدتُّمْ فَذَرُوهُ فِي سُنبُلِهِ إِلاَّ قَلِيلاً مِّمَّا تَأْكُلُونَ [يوسف : 47]
گفت هفت سال پی در پی زراعت کنید و آنچه را درو می کنید بگذارید تا در خوشه بماند مگر مقدار کمی از ان را که می خورید (بقیه را پس انداز کنید)
ثُمَّ يَأْتِي مِن بَعْدِ ذَلِكَ عَامٌ فِيهِ يُغَاثُ النَّاسُ وَفِيهِ يَعْصِرُونَ [يوسف : 49]
سپس بعد از آن سالی می آید که مردم به تنگنا می افتند و باید به مردم کمک شود ﴿
۴۹
دلیل دیگری که میتوان نتیجه گرفت که عام به سال قمری اطلاق میشود توبه 37 است >>> إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُواْ يُحِلِّونَهُ عَاماً وَيُحَرِّمُونَهُ عَاماً لِّيُوَاطِؤُواْ عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللّهُ فَيُحِلُّواْ مَا حَرَّمَ اللّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمَالِهِمْ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ [التوبة : 37] جز این نیست که بی اعتنایی افزایش در کفر است که بوسیلۀ آن گمراه می شوند کسانی که کافر شدند در سالی آن را حلال میشمارند و سالی دیگر حرامش میکنند تا تعداد آنچه را که خدا حرام کرده زیر پا بگذارند و تا حلال کنند آنچه را خدا حرام کرده برای آنها بدی اعمالشان آراسته گردیده و خدا قوم کافران را هدایت نمی کند ﴿
۳۷
این آیه بروشنی در باره ی ماه های حرام است و دارد از ماه و سالی که ماه های قمری آن را ایجاد میکند بحث می کند و کلمه ی عام در این آیه مفهوم سال قمری را برای ما تبیین می کند

و اینکه در قرآن وقتی خداوند از دوستی یا عهد و پیمان قریش مثال میزند آنرا به کوچ کردن زمستان و تابستان تمثیل میکند و از فصل سخن میگوید و البته بطور حتم آن را بر اساس سال شمسی محاسبه میکند

دلیل دیگری برای سال شمسی سخن گفتن از فصل است که ماه های قمری فاقد فصل هستند و ماه ها در فصلهای متفاوت شروع میشوند و پایان می یابند مثلآ ماه رمضان ممکن است در زمستان و یا تابستان و یا در بهار و پاییز قرار بگیرد در قرآن وقتی خداوند از دوستی یا عهد و پیمان قریش مثال میزند آنرا به کوچ کردن زمستان و تابستان تمثیل میکند و از فصل سخن میگوید و البته بطور حتم آن را بر اساس سال شمسی محاسبه میکند زیرا فصول بر اساس ماه های قمری متغیر هستند برای همین هم هست که ماه رمضان گاهی در تابستان و گاهی در زمستان فرا میرسد
إِيلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاء وَالصَّيْفِ [قريش : 2] دوستی یا عهدو پیمان آنها مانند کوچ کردن زمستان و تابستان است

طبیعی است وقتی قرآن از یک ماه سخن میگوید منظورش یکبار کامل گردش ماه بدور زمین است یعنی از زمانی که هلال ماه در آسمان پدیدار میشود تا زمانی که دیگر محو میشود و تا پدیدار شدن دوباره اش را یک ماه مینامیم
محاسبات بر مبنای حرکت ماه بدور زمین که ما آن را یک ماه میشناسیم
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْاْ الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَـكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ [البقرة : 189]
از تو در باره ی هلال های ماه میپرسند بگو آن اوقاتی است برای انسانها و برای حج و خوب نیست که به خانه ها از پشت آنها بیایید و لیکن خوب کسیست که رعایت میکند و به خانه ها از درب هایش بیایید و حدود خدا را رعایت کنید شاید رستگار شوید 189
لِّلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِن نِّسَآئِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَآؤُوا فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ [البقرة : 226]
برای کسانی که اعراض میکنند که با زنانشان هم خوابی نکنند چهار ماه انتظار کشیدن است واگر بازگشتند قطعآ خدا آمرزنده مهربان است 226
وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ [البقرة : 234]
و کسانی که از شما میمیرند و همسرانی را تنها می گذارند خود آن زنان چهار ماه و ده روز انتظار کشند سپس هر وقت به سر آمد خویش رسیدند پس گناهی بر شما نیست در آنچه که آن زنان در باره خودشان به نیکی بکنند و خدا به آنچه میکنید آگاه است 234
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ [البقرة : 185]
ماه رمضان که در آن قرآن نازل شد هدایتی است برای مردم و روشنگریهایی از هدایت و جدا کننده ی حق و باطل است پس هر کس از شما که (در شهر خود) حضور دارد ماه را روزه بدارد و آنکس که مریض باشد یا بر سفر باشد (و نتواند روزه بگیرد )پس (به اندازه ی) تعدادش از روزهای دیگر (روزه بگیرد) خدا برای شما آسانی را می خواهد و برای شما سختی را نمی خواهد و تا کامل کنید تعداد (روزه ها ) را و بزرگ بدارید خدا را بر آنچه هدایت کرد شما را و شاید شما تشکر کنید 185

تاریخچه تقویم شمسی و قمری چیست
سال ۴۶۷ در زمان سلطنت جلال الدین ملکشاه سلجوقی و وزارت خواجه نظام الملک ، چون خواستند ترتیب تقویم یعنی محاسبه سال و ماه را بر طبق قوانین نجومی و دقیق معین کنند، گروهی از دانشمندان آگاه به علم نجوم را برای این کار انتخاب کردند و آنها مامور بودند تا محاسبه را ترتیب دهند و این محاسبه ، درست ترین و دقیق ترین محاسبه سال شماری و معروف به تقویم جلالی است و خیام یکی از این دانشمندان و گویا سرپرست این گروه بوده است.
هر دستگاه تقسیم زمان به سال ، ماه ، هفته و روز و جدولی که شامل این تقسیمات است ، به تقویم یا تاریخ موسوم است.همه این دستگاه های قراردادی حساب زمان در نهایت به امور متناوب طبیعی و دوره های گردش طبیعی برمی گردد. در واقع باید گفت که تاریخ تقویم از زمانی شروع می شود که انسان به حال ماندگاری به زراعت پرداخت ؛ در نتیجه متوجه شد که موسم بذرافشانی به فواصل منظم همه ساله بازمی گردد.سپس به شمردن ایام میان دو موسم متوالی بذرافشانی پرداخت
سال شمسی
برای مصریان قدیم ، به مناسبت نقش حیاتی طغیان های سالانه رود نیل در اقتصاد زراعتی آنها و به ترتیب نسبتا منظم این طغیان ها، سال شمسی اهمیتی بیش از سال قمری داشت.به همین دلیل ، از زمانهای بسیار دور، تقویم شمسی خالص ، جایگزین تقویم قمری بدوی شد. سال شمسی به
۳ فصل ۴ ماهه تقسیم می شد.هر ماه ۳۰ شبانه روز بود و پس از ۱۲ ماه ، ۵ روز اضافی درج می شد و به این ترتیب ، سال درست ، مرکب از ۳۶۵ شبانه روز بود.در سالی که این تقویم اختیار شد، اولین روز اولین ماه ، مقارن ، رصد تشریق شعرای یمانی آغاز شد و انتخاب آن مسلما به این سبب بود که تقریبا مقارن آغاز طغیان نیل و انقلاب صیفی بود
تقویم جلالی یا ملکی
تقویم شمسی که در زمان جلال الدوله ملکشاه سلجوقی تاسیس شد و در قسمت اعظم ایران رواج یافت ، همان تقویمی است که امروزه رایج است.مبدا این تقویم روز جمعه
۹ رمضان ۴۷۱ هجری قمری است. سال جلالی از اول بهار آغاز می شود و ۱۲ ماه ۳۰ روزه و ۵روز اضافی به دنبال ماه دوازدهم دارد. روز اول سال جلالی ، یعنی روز ورود خورشید به اعتدال بهاری با روز ورود خورشید به نخستین درجه حمل انطباق یافت با این قرارداد، سال جلالی به عکس سال مسیحی که در هر ۱۰ هزار سال ، قریب ۳ روز با سال شمسی اختلاف پیدا می کند، همیشه مطابق با سال شمسی قرار دارد و آن را می توان دقیق ترین تقویم جهان دانست ؛ ولی سالهای کبیسه در تقویم جلالی ، ثابت نیستند و کبیسه کردن موقوف به نتایج رصد هر سال است
برای بررسی بیشتر میتوانید به لینک ماه های حرام در قران کدام ها هستند رجوع کنید http://quranmoslems.blogspot.com/2010/01/blog-post_4149.html

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر